چطور اندیکاتور مووینگ اوریج (Moving Average) را محاسبه کنیم؟

اندیکاتور‌ها ابزاری هستند که جهت کمک به معامله‌گران طراحی شده‌اند و به‌طور کلی ۵ دسته از آن‌ها وجود دارد که عبارتند از: نوسان‌نما، روندنما، مومنتومی، بازگشتی و حجمی! در این مقاله قصد داریم تا با معرفی یکی از اندیکاتور‌های روند‌نما یعنی مووینگ اوریج، به مطالعه جامع آن بپردازیم و از فرمول محاسباتی آن گره‌گشایی کنیم.

در امور مالی، «میانگین متحرک» (Moving Average) یک اندیکاتور است که معمولا در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. دلیل محاسبه میانگین متحرک یک دارایی، کمک به هموارسازی داده‌های قیمت با ایجاد یک میانگین قیمت دائما به روز شده است.

با محاسبه مووینگ اوریج، اثرات نوسانات تصادفی و کوتاه مدت بر قیمت دارایی در یک بازه زمانی مشخص کاهش می‌یابد. «میانگین‌های متحرک ساده» (Simple Moving Average) از میانگین حسابی ساده قیمت‌ها در بازه‌های زمانی مشخص استفاده می‌کنند، در حالی‌که «میانگین‌های متحرک نمایی» (Exponential Moving Average) وزن بیشتری را به قیمت‌های اخیر می‌دهد.

تعریف میانگین متحرک

میانگین‌های متحرک برای شناسایی جهت روند یک دارایی یا تعیین سطوح حمایت و مقاومت آن استفاده می‌شود. این اندیکاتور یک شاخص پیرو روند یا پس‌رو است؛ زیرا بر اساس قیمت‌های گذشته شکل ‌می‌گیرد.

هر چه دوره انتخابی برای مووینگ اوریج بیشتر باشد، اندیکاتور با تاخیر بیشتری نسبت به قیمت حرکت ‌می‌کند. میانگین متحرک ۲۰۰ روزه دارای درجه تاخیر بسیار بیشتری نسبت به‌ مووینگ اوریج ۲۰ روزه است؛ زیرا شامل قیمت‌های ۲۰۰ روز گذشته می‌شود. ارقام میانگین متحرک ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه به‌طور گسترده توسط سرمایه‌گذاران و معامله‌گران استفاده و به‌عنوان سیگنال‌های معاملاتی مهم در نظر گرفته می‌شوند.

سرمایه‌گذاران ممکن است از دوره‌های زمانی مختلف برای محاسبه میانگین متحرک بر اساس اهداف معاملاتی خود انتخاب کنند. میانگین متحرک کوتاه‌تر معمولا برای معاملات کوتاه‌مدت استفاده می‌شود، در حالی‌که میانگین‌های متحرک بلندمدت برای سرمایه‌گذاران بلندمدت مناسب‌تر است.

با توجه به اینکه پیش‌بینی حرکت آینده یک دارایی غیرممکن است، استفاده از تحلیل تکنیکال می‌تواند به پیش‌بینی‌های بهتر کمک کند. لازم است بدانید که میانگین متحرک افزایشی نشان می‌دهد که دارایی موردنظر در روند صعودی قرار دارد، در حالی‌که میانگین متحرک کاهشی نشان می‌دهد که در روند نزولی هستیم.

به طور مشابه، حرکت صعودی با یک تقاطع صعودی تایید می‌شود، این تقاطع زمانی رخ می‌دهد که مووینگ اوریج کوتاه مدت از مووینگ اوریج بلند مدت عبور کند. برعکس، حرکت نزولی با یک تقاطع نزولی تایید می‌شود و زمانی رخ می‌دهد که میانگین متحرک کوتاه‌مدت، میانگین متحرک بلندمدت را رو به پایین قطع کند.

انواع میانگین متحرک

به‌طور کلی دو نوع میانگین ‌قیمتی وجود دارد، یکی از آن‌ها میانگین‌ قیمتی ساده (SMA) و دیگری، میانگین قیمتی نمایی (EMA) است.

در میانگین متحرک ساده با دوره زمانی ۱۰روزه، میانگین معمولی ۱۰ روز اخیر، یک نقطه از اندیکاتور ما را تشکیل می‌دهد، درحالی‌که میانگین قیمتی وزن‌دار در فرمول خاص خود به روز‌های اخیر وزن بیشتری می‌دهد.

۱. میانگین متحرک ساده (SMA) 

میانگین متحرک ساده با گرفتن میانگین حسابیِ مجموعه‌ای از مقادیر معین در یک دوره مشخص، محاسبه می‌شود. مجموعه‌ای از اعداد (قیمت دارایی) با هم جمع می‌شوند و سپس بر تعداد قیمت‌های مجموعه تقسیم می‌شوند. فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده یک دارایی به شرح زیر است:

در این فرمول A1 و A2 و … قیمت دارایی و n تعداد آن‌ها است.

نمودار قیمت سهام در طی ۵۰ روز با استفاده از یک مووینگ اوریج ساده باید به شکل زیر باشد:

۲. میانگین متحرک نمایی (EMA)

میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر می‌دهد تا آن‌ها را نسبت به داده‌های جدید، واکنش‌پذیرتر کند. برای محاسبه EMA، ابتدا میانگین متحرک ساده در یک دوره زمانی خاص محاسبه می‌شود.

سپس ضریب وزن دهی EMA را محاسبه می‌کنیم که به‌عنوان «ضریب هموارسازی» شناخته می‌شود و از فرمول زیر به‌دست می‌آید:

۲/(دوره زمانی انتخاب شده + ۱)

برای مووینگ اوریج ۲۰ روزه، ضریب برابر [۲/(۲۰+۱)] = ۰.۰۹۵۲ خواهد بود. برای مقادیر جدید ضریب هموارسازی با EMA قبلی ترکیب می‌شود تا به مقدار فعلی برسد؛ بنابراین EMA وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر می‌دهد، در حالی‌که SMA وزن یکسانی را به همه مقادیر اختصاص می‌دهد.

تفاوت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی

در میانگین متحرک نمایی از میانگین وزنی استفاده‌ می‌شود. میانگین متحرک نمایی تاکید بیشتری بر داده‌های اخیر قیمت دارد.

در شکل زیر، دوره زمانی استفاده شده در هر مووینگ اوریج ۱۵ روزه است، اما EMA سریع‌تر از SMA به قیمت‌ها واکنش نشان می‌دهد. EMA زمانی که قیمت در حال افزایش است، نسبت به SMA عدد بالاتری را نشان می‌دهد و زمانی که قیمت در حال کاهش است، سریع‌تر از SMA سقوط می‌کند. این واکنش‌پذیری به تغییرات قیمت دلیل اصلی این موضوع است که برخی از معامله‌گران ترجیح می‌دهند از مووینگ اوریج نمایی استفاده کنند.

مثال کاربردی از میانگین متحرک

مووینگ اوریج بسته به دو نوع متفاوت محاسبه می‌شود: SMA و EMA

فرض‌کنید، میانگین متحرک ساده (SMA) یک دارایی را با قیمت‌های بسته شدن زیر، طی ۱۵ روز، تحت نظر بگیریم:

هفته ۱ (۵ روز): ۲۰، ۲۲، ۲۴، ۲۵، ۲۳

هفته ۲ (۵ روز): ۲۶، ۲۸، ۲۶، ۲۹، ۲۷

هفته ۳ (۵ روز): ۲۸، ۳۰، ۲۷، ۲۹، ۲۸

میانگین متحرک ۱۰ روزه، به عنوان اولین نقطه داده، میانگین قیمت‌های بسته شدن را برای ۱۰ روز اول محاسبه می‌کند. نقطه داده بعدی، اولین قیمت یعنی ۲۳ را کم و قیمت در روز ۱۱ یعنی ۲۸ را اضافه می‌کند و به این شکل میانگین بدست می‌آید.

تقاطع طلایی چیست؟

از آنجایی که شاخص‌های بلندمدت اهمیت بالاتری در پیدا کردن روند دارند، تقاطع طلایی نشان‌دهنده یک بازار صعودی در آینده‌ای نزدیک است که با حجم معاملات بالا تایید می‌شود.

سخن‌پایانی

میانگین متحرک که به‌طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود، شاخه‌ای از تحلیل تکنیکال به شمار می‌آید که به‌دنبال درک از الگوهای حرکت قیمت در بازار‌های مالی است. به‌طور کلی، تحلیل‌گران تکنیکال از میانگین‌های متحرک برای تشخیص اینکه آیا در حرکت قیمت یک دارایی تغییری رخ می‌دهد یا خیر، استفاده می‌کنند.

در مواقع دیگر، معامله‌گران از میانگین متحرک برای تاییدیه معاملاتی خود، استفاده می‌کنند. معمولا میانگین متحرک‌نمایی به یک میانگین متحرک ساده ترجیح داده می‌شود، زیرا وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر می‌دهد و پاسخ واضح‌تری به اطلاعات و روندهای جدید نشان می‌دهد.