معامله گران تازه کار: راهنمای یادگیری قدم به قدم پرایس اکشن
استراتژی پرایس اکشن یکی از محبوبترین روشهایی است که توسط معاملهگران و تحلیلگران باتجربه برای پیشبینی حرکت بازار استفاده میشود.
برعکس سایر روشهای معاملاتی که بر الگوریتمهای پیچیده و اندیکاتورها متکی است، روش پرایس اکشن صرفا روی حرکات قیمت تمرکز دارد. گفتنی است که این روش در هر تایمفریمی قابل استفاده است.
فرقی ندارد در بازار سهام، فارکس یا کریپتو فعالیت داشته باشید، پرایس اکشن میتواند برای شما سودآور باشد. این روش در عین سادگی از اجزای مختلفی تشکیل شده است که بهطور کامل به آن میپردازیم.
قدم اول: شناخت مبانی پرایس اکشن
پرایس اکشن به به حرکات قیمت در بازار اشاره دارد. این روش اطلاعات مفیدی از سنتیمنت بازار در اختیار شما قرار میدهد. همچنین درباره عرضه و تقاضا و جهتگیری سایر معاملهگران نیز به شما اطلاعات مفیدی میدهد. شما با استفاده از پرایس اکشن، میتوانید بازارهای صعودی و نزولی را تشخیص دهید و از حرکات بازار سود کسب کنید. با مطالعه پرایس اکشن، معاملهگران میتوانند سطوح حمایت و مقاومت، بازگشت روند و فرصتهای معاملاتی را پیدا کنند.
بهطور کلی با استفاده از پرایس اکشن میتوانید اطلاعات مفیدی از قیمت استخراج کنید و برای ورود به معامله استفاده نمایید.
قدم دوم: درک عمیق کندل استیکها
الگوهای کندل استیک وجه مهمی از پرایس اکشن هستند که اطلاعاتی از قیمت را به معاملهگران میدهد. یک کندل قیمتهای «پایین» (Low)، «بالا» (High)، «قیمت بازشدن» (Open) و «بسته شدن» (Close) را در هر تایمفریم به معاملهگر نشان میدهد. برخی از الگوهای معروف عبارتنداز: دوجی، چکش، پوشا، پینبار و… . هر کندل معنای خاصی دارد و میتواند در تعیین جهت بازار به شما کمک کند.
قسمتهای مختلف یک کندل شامل بدنه و شدو است. شدو یا سایه در یک کندل نشان میدهد که دارایی برای مدتی در آن نواحی معامله شده است. بدنه قیمتی نیز صرفا فاصله بین قیمت باز و بسته شدن را نشان میدهد.
به عنوان مثال یک کندل پین بار نزولی نشاندهنده فشار فروش قوی است؛ چرا که در ابتدا خریداران، قیمت را بالا برده و درنهایت قدرت فروشندگان بر آنها غلبه پیدا میکند و قیمت پایینتر از حالت شروع خود بسته میشود. به عنوان یک قاعده کلی سایه قیمت نشان دهنده قدرت خرید یا فروش است.
قدم سوم: شناسایی حمایت و مقاومتها
سطوح حمایت و مقاومت، نواحی روی نمودار هستند که قیمت در آنها تمایل به توقف یا چرخش روند دارد. در یک تعریف ساده، سطوح حمایتی نواحی هستند که انتظار میرود فشار خرید بر فشار فروش غلبه کند و باعث افزایش مجدد قیمت شود. از سوی دیگر سطوح مقاومت، نواحی هستند که انتظار میرود فشار فروش از فشار خرید بیشتر شده و باعث چرخش قیمت به سمت پایین شود.
سطوح حمایت و مقاومت، نواحی روی نمودار هستند که قیمت در آنها تمایل به توقف یا چرخش روند دارد. در یک تعریف ساده، سطوح حمایتی نواحی هستند که انتظار میرود فشار خرید بر فشار فروش غلبه کند و باعث افزایش مجدد قیمت شود. از سوی دیگر سطوح مقاومت، نواحی هستند که انتظار میرود فشار فروش از فشار خرید بیشتر شده و باعث چرخش قیمت به سمت پایین شود.
یکی از نکات مهمی که درباره حمایت و مقاومت باید بدانید، شکست آنهاست. لازم است بدانید که قیمت همیشه در این نواحی قرار نمیگیرد و بعد از چند برخورد بالاخره شکسته میشود. با شکست حمایت، این سطح به مقاومت تبدیل شده و تغییر ماهیت میدهد؛ حال این مقاومت میتواند ناحیه مناسبی برای فروش باشد. گفتنی است زمانی که مقاومت شکسته میشود، معاملهگران میتوانند در بازگشت به آن، دنبال موقعیت خرید باشند.
قدم چهارم: بررسی روند
تحلیل روند یکی از مهمترین قسمتهای پرایس اکشن است. با شناسایی و دنبال کردن روند، معاملهگران میتوانند سودآوری معاملات خود را افزایش دهند. یک روند صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقف و کفهای بالاتری ایجاد کند. همچنین در روند نزولی، شاهد سقف و کفهای پایینتر هستیم.
شما میتوانید با استفاده از کانال یا خط روند نقاط برخورد را شناسایی کرده و نواحی بازگشتی احتمالی را تشخیص دهید.
در یک روند صعودی، شکست روند زمانی اتفاق میافتد که قیمت نتواند سقف جدیدی ثبت کند. در این صورت انتظار داریم که کف قیمتی شکسته شده و روند صعودی به روند نزولی تبدیل شود.
پیشنهاد میشود در روند صعودی بهدنبال موقعیتهای خرید و در روندهای نزولی نیز بهدنبال موقعیتهای فروش باشید. سعی کنید در خلاف روند معامله نکنید و بهیاد داشته باشید که روند بهترین دوست شماست.
قدم پنجم: شناسایی الگوها
الگوهای قیمتی، درواقع حرکتهای دسته جمعی معاملهگران را نشان میدهند. به عنوان مثال یکی از معروفترین الگوهای قیمتی که نشانه بازگشت روند است، الگوی دو دره نام دارد. این الگو نشان میدهد که از قدرت فروشندگان کاسته میشود و خریداران قدرت بیشتری پیدا میکنند.
در این الگو میتوانید با شکسته شدن خط گردن، وارد معامله شوید. خط گردن نوعی مقاومت است که به عنوان تریگر در نظر گرفته میشود؛ به این معنی که بعد از شکست مقاومت میتوان وارد معامله خرید شد.
علاوه بر الگوی دو دره، الگوهای دو قله، سروشانه، الماس و الگوهای نموداری مثل مثلث، مستطیل، گوه، پرچم و… نیز وجود دارند که اطلاعات زیادی از قیمت در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
بهطور کلی برای معامله الگوهای نموداری باید منتظر شکست باشید. شکست به معنای عبور موفق از حمایت یا مقاومت و ایجاد یک کندل تثبیت است.
گفتنی است که ضریب برد این الگوها ۱۰۰٪ نبوده و ممکن است حتی بعد از یک شکست موفق، حد ضرر شما فعال شود. برای افزایش برد معاملات میتوانید از اندیکاتورها یا اسیلاتورها کمک بگیرید یا از سبکهای پیشرفتهتر پرایس اکشن مثل پرایس اکشن ICT و RTM استفاده کنید.
قدم ششم: مدیریت ریسک و سرمایه
مدیریت ریسک و سرمایه به این معناست که در هر معامله میزان خاصی از سرمایه، مثلا ۲٪ آن به خطر بیفتد نه بیشتر.
شاید هیچ معاملهگر موفقی را پیدا نکنید که بدون داشتن برنامه برای ریسک معاملات، ترید کند. معاملهگران همواره باید بدانند تا چه میزان میتوانند ریسک را تحمل کنند.
در اصل اینکه فردی ریسکپذیر یا ریسکگریز باشید، تا حد زیادی در تعیین استراتژی معاملاتیتان اثرگذار است.
به عنوان مثال اگر فردی ریسکپذیر باشید احتمالا در تایمفریمهای پایینتر معامله خواهید کرد و اسکلپ، استراتژی جذابی برای شما است. در این استراتژی شما چندین بار در روز وارد معامله میشوید و سرمایه خود را به خطر میاندازید. در مقابل اگر فردی ریسکگریز باشید بهدنبال روندهای بزرگتر و تعداد معاملات کمتری هستید.
قدم هفتم: تمرین و یادگیری پیوسته
مانند هر مهارت دیگری، ماهر شدن در پرایس اکشن نیاز به تمرین دارد. معاملهگران باید زمان زیادی را به بررسی و تحلیل قیمت بپردازند و استراتژیهای خود را در حسابهای آزمایشی امتحان کنند.
لازم به ذکر است که باید دادههای اقتصادی و تحولات سیاسی را نیز تحت نظر داشته باشید. بررسی تقویم اقتصادی و تغییرات آن اهمیت چشمگیری برای معاملهگران حرفهای دارد.
همچنین استمرار در یادگیری پرایس اکشن باعث رشد شما خواهد شد. معاملات تمرینی خود را در ژورنال ثبت و از اشتباهات، برای اصلاح استراتژی خود استفاده کنید.
ژورنال، گزارشی از معاملات است که نقاط قوت و ضعف معاملهگران را نشان میدهد و به بهینهسازی استراتژی آنها کمک میکند.
سخنپایانی
پرایس اکشن علم بررسی قیمت است. این روش صرفا با استفاده از کندل استیکها و الگوهای قیمتی و قدرت و ضعف روند، به تحلیل قیمت میپردازد.
شما باید در ابتدا با مفاهیم پرایس اکشن آشنا شوید و سپس با دنبال کردن آموزشهای تخصصی از جمله کتاب، ویدیوهای آموزشی و حتی کلاس بر این مفاهیم تسلط پیدا کنید.
به یاد داشته باشید که معاملهگری مانند هر مهارت دیگری نیاز به زمان دارد و شما باید مسیر آن را طی کنید تا به سودآوری برسید. درست مانند هر شغلی، شما در ابتدا یک مبتدی بوده و سپس با کسب تجربه به مرور زمان به درآمد و بازدهی مورد انتظار نزدیک میشوید.