اینوستونومی
بازارهای مالیتحلیل تکنیکال

سبک ICT پرایس اکشن چیست؟ آموزش ساده و کاربردی سبک ICT

معامله‌گری یک روش برای افرادی است که به دنبال کسب سود از بازار‌های مالی هستند. استراتژی‌های معاملاتی متعددی وجود دارد که هرکدام رویکرد و اصول خاص خود را دارند. یکی از این استراتژی‌ها، پرایس‌ اکشن Inner Circle Trader  یا به اختصار ICT است که بر درک و استفاده از رفتار معامله گران نهادی و نهنگ‌‌ها در بازار تمرکز متمرکز است.

در این مقاله مروری بر این سبک معاملاتی و فرصت‌هایی به‌دست‌آمده از آن می‌کنیم. روش ICT، راهنمایی برای کمک به معامله‌گرانی است که می‌خواهند همراه بازیگران بزرگ معامله کنند. این سبک توسط «مایکل هادلسون» (Michael J. Huddleston) طراحی‌شده است که در معامله‌گری متخصص است. او حدود ۳۰ سال است در حرفه معامله‌گری فعالیت می‌کند و تاکنون بیش از ۵۵ هزار دانشجو را آموزش داده است. وی چند سال از زندگی خود را به‌عنوان معامله‌گر بانک سپری کرد. همچنین، با مهندسیِ معکوسِ الگوریتم‌های موجود در معاملات بانکی، سبکی را با نام مستعار خود ایجاد کرد.

پرایس‌اکشن ICT چیست؟

پرایس اکشن ICT یک روش تحلیل برای شناسایی پول هوشمند است که بدون نیاز به هرگونه اندیکاتوری و با مفاهیم نهفته در قیمت و ساختار قیمت به پیش‌بینی بازار می‌پردازد.

پرایس اکشن ICT یک رویکرد جامع برای معامله است که شامل چندین فاکتور مهم و ابزارهای نموداری می‌شود. این استراتژی برای کمک به معامله‌گران طراحی شده است تا سطوح حمایت و مقاومت کلیدی و همچنین مناطق بالقوه را برای برگشت بازار شناسایی کنند. استراتژی ICT همچنین شامل طیف وسیعی از ابزارها و تکنیک‌های مدیریت ریسک است که به معامله‌گران اجازه می‌دهد، زیان خود را محدود کرده و سودشان را به حداکثر برسانند.

ICT  یک سبک از تحلیل تکنیکال است که به وسیله آن می‌توان روند بازار را با تحلیل عملکرد قیمت، اوردر‌‌بلاک‌ها و شناسایی استخر‌های نقدینگی، پیش‌بینی کرد.

بااین‌حال، در طول سال‌ها، این استراتژی بیشتر توسعه یافته و اکنون به معامله‌گران کمک می‌کند تا بازار را درک و فرصت‌ها را بهتر شناسایی کنند و بیشترین بهره را از بازار ببرند.

نحوه به‌کارگیری استراتژی ICT چگونه است؟

برای استفاده موثر از استراتژی ICT، معامله‌گران باید تجزیه‌وتحلیل کاملی انجام دهند و فرصت‌های معاملاتی بالقوه را براساس دستکاری  بازار، استخر نقدینگی و شکار استاپ‌ها شناسایی کنند. به‌عنوان ‌مثال، زمانی که شکست اتفاق می‌افتد، پول هوشمند عرضه می‌شود، درحالی‌که قیمت به‌خاطر حمایت معامله‌گران خرد در حال افزایش است. با این حال در نهایت با شکار حدضررها، روند قیمت به‌سرعت برمی‌گردد.

فاکتور‌های اصلی استراتژی ICT چیست؟

  • Orderblock (اوردربلاک)
  • استخر نقدینگی
  • خلا نقدینگی یا Fair Value Gap

اوردر بلاک صعودی

اوردربلاک نشان‌دهنده کندلی است که طبق آن مؤسسات و نهنگ‌ها شروع به خریدوفروش می‌کنند. قیمت در بازگشت به این نواحی سفارش‌های جامانده را برداشته و ‌می‌تواند حرکت قدرتمندی ایجاد‌ کند.
اوردربلاک صعودی
  • تعریف: اوردر بلاک صعودی، کندلی است که نقطه بسته شدن آن (Close) پایین‌تر از نقطه باز شدنش (Open) بوده و پس از آن تقاضای شدیدی در قیمت شکل گرفته است. این کندل که عکس آن را بالاتر مشاهده می‌کنید، به‌عنوان اوردر‌بلاک صعودی شناخته می‌شود.
  • تکنیک‌های ورود: زمانی که قیمت بالاتر از اوردربلاک صعودی معامله می‌شود و سپس به آن باز می‌گردد، می‌تواند یک ستاپ صعودی برای ما فعال کند.
  • تعریف ریسک: در این سبک معاملاتی، حدضرر، زیر اوردربلاک قرار می‌گیرد. زمانی که قیمت شروع به افزایش کرد و از نقطه ورود ما فاصله گرفت، می‌توانیم حدضرر را به ۵۰ درصد اوردربلاک تغییر دهیم.

دست کاری استخر نقدینگی چگونه اتفاق می‌افتد؟

یکی از اصول کلیدی استراتژی ICT مفهوم دست‌کاری قیمت در استخر نقدینگی است. معامله‌گران نهادی با ایجاد حرکات کاذب در بازار، استخرهای نقدینگی را دست‌کاری می‌کنند تا حد ضررها را هدف قرار دهند و خرید یا فروش هیجانی را در میان معامله‌گران خرده‌فروش ایجاد کنند.

با درک و پیش‌بینی این دست‌کاری‌ها، معامله‌گران این سبک می‌توانند موقعیت خود را برای کسب سود از حرکات بعدی بازار قرار دهند. از نکات مهم دیگر این است که دستکاری قیمت معمولا در زمان‌های خاص اتفاق می‌افتد، مثلا در زمان باز شدن سشن معاملاتی آمریکا، می‌توان انتظار یک حرکت نوسانی را به منظور برداشتن اوردر‌های حدضرر داشت.

شکار حدضرر چیست؟

شکار حد‌ضرر، به حرکات عمدی قیمت اشاره دارد که به منظور برداشتن سفارش‌های حدضرر معامله‌گران خرده‌فروش، طراحی شده است. معامله‌گران نهادی از این شکارهای توقف، برای اضافه‌کردن به پوزیشن‌های خود یا خروج از آن با قیمت‌ مطلوب، استفاده می‌کنند. معامله‌گران ICT، به‌دقت این استاپ‌ها را زیر نظر دارند و از آنها به‌عنوان فرصتی برای ورود یا خروج از معاملات استفاده می‌کنند.

ساختار بازار

درک ساختار بازار برای اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی  ICTبسیار مهم است. معامله‌گران این سبک نمودارهای قیمت را برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر الگوهای بازار تجزیه و تحلیل می‌کنند. آنها با همسو کردن معاملات خود با ساختار اصلی بازار، قصد دارند احتمال معاملات سودآور را افزایش دهند. برای درک ساختار بازار، معمولا از تایم‌فریم‌های بلند‌مدتی مثل هفتگی استفاده می‌شود. سپس تایم فریم به روزانه تغییر کرده و نواحی مهم را علامت گذاری می‌کنیم.

انواع مختلف نقدینگی کدامند؟

۱- معاملات دارای نقدینگی سمت خرید (Buy Side Liquidity) که «بالای محدوده رنج» (High) کندل‌ها قرار دارد.

۲- معاملات دارای نقدینگی سمت فروش (Sell Side Liquidity) که «پایین محدوده رنج» (Close) کندل‌ها قرار دارد.

انواع مختلف نقدینگی کدامند

۳- محدوده‌های نقدینگی داخلی که به نقدینگی در پیوت‌های مینور در نمودار اشاره دارد.

۴- محدوده‌های نقدینگی خارجی که به نقدینگی در پیوت‌های ماژور در نمودار اشاره دارد.

انواع مختلف نقدینگی

خلا نقدینگی یا Fair Value Gap چیست؟

قیمت به‌صورت کلی تمایل دارد خلا نقدینگی یا Fair Value Gap را پر کند. این ناحیه یک کندل میانی است که در محدوده بالای شدوی کندل اول و پایین شدوی کندل سوم قرار دارد.  به‌صورت کلی، در زمان شکست ساختار بازار و اصلاح قیمت، می‌توانیم به دنبال این الگو باشیم و سفارش‌های لیمیت را در این ناحیه قرار دهیم.

خلا نقدینگی

تجزیه‌و‌تحلیل نمودار

معامله‌گران سبک ICT، با تجزیه‌وتحلیل نمودارهای قیمت در هر نوع دارایی، برای شناسایی سطوح و الگوهای کلیدی بازار اقدام می‌کنند. آن‌ها به دنبال مناطق انباشت یا توزیع هستند که اغلب نشان‌دهنده وجود استخرهای نقدینگی است و مایکل از آن با عنوان‌ (Power of 3) نام می‌برد؛ ابتدا قیمت در ناحیه مناسبی «انباشت» (Accumulation) می‌شود، سپس در زمانی خاص «دستکاری قیمت» (Manipulation) رخ می‌دهد تا بازارساز بتواند نقدینگی بیشتری وارد معامله خود کند و در نهایت حرکت اصلی‌اش را انجام ‌می‌دهد. در این مسیر معامله‌گران تمام پوزیشن خود را، توزیع (Distribution) می‌کنند.

شناسایی استخرهای نقدینگی

استخر‌های نقدینگی معمولا در بالای سقف و کف‌های یکسان یا تقریبا یکسان قرار دارد. در این نواحی معمولا حدضرر معامله‌گران خرد قرار دارد. هنگامی‌که معامله‌گران، استخرهای نقدینگی بالقوه را شناسایی کردند، حرکت‌های قیمت در آن مناطق را به‌دقت زیر نظر می‌گیرند.

آن‌ها به دنبال نشانه‌هایی از دست‌کاری هستند، مانند افزایش ناگهانی یا افت قیمت، حجم معاملات بالا یا الگوهای کندلی قابل‌توجه. این نشانه‌ها حاکی از حضور معامله‌گران نهادی است که در تلاش برای دست‌کاری بازار هستند.

قراردادن معاملات

وقتی معامله‌گران فرصت‌های معاملاتی مطلوب را براساس دست‌کاری قیمت، استخر نقدینگی و استاپ هانت‌ها شناسایی کنند، منتظر یک نقطه ورود خوب می‌مانند. آن‌ها نقاط ورود و خروج مناسب را با در نظر گرفتن ساختار بازار و اصول مدیریت ریسک تعیین می‌کنند. سپس با استفاده از ماشین‌حساب به تعیین حجم معاملاتی و حدضرر خود می‌پردازند. معاملات‌ می‌توانند به‌صورت خرید در لحظه یا لیمیت گذاشته شوند.

مدیریت ریسک

درحالی‌که این استراتژی پتانسیل معاملات سودآور را افزایش می‌دهد، اجرای تکنیک‌های مدیریت ریسک موثر، ضروری است. مدیریت ریسک در ترید به این معناست که در هر معامله آماده از دست دادن چند درصد از سرمایه‌تان باشید. مدیریت‌ریسک فارق از سبک معامله‌گری و بازار هدف از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه برخی از جنبه‌های کلیدی مدیریت ریسک در این استراتژی آورده شده است:

  • تنظیم حد ضرر و کسب سود:

معامله‌گران برای محدود کردن ضررهای احتمالی و تضمین سود، از حد سود و حد ضرر استفاده می‌کنند. این سطوح براساس تجزیه‌وتحلیل ساختار بازار، نوسانات و تحمل ریسک معامله‌گر تعیین می‌شوند.

  • مدیریت اندازه پوزیشن:

برای کنترل ریسک، معامله‌گران به دقت اندازه پوزیشن مناسب را برای هر معامله تعیین می‌کنند. آنها عواملی مانند اندازه حساب، نسبت ریسک به ریوارد و شرایط بازار را در نظر می‌گیرند تا اطمینان حاصل کنند که هیچ معامله‌ای تهدید قابل توجهی برای سرمایه کلی آنها ایجاد نمی‌کند.

چگونه بازار را رصد کنیم؟

معامله‌گران این سبک به طور مداوم بر شرایط بازار نظارت می‌کنند و استراتژی‌های معاملاتی خود را بر این اساس تطبیق می‌دهند. همچنین آنها باید اخبار و رویدادهای مرتبط را که ممکن است بر قیمت دارایی تأثیر بگذارند، بررسی کنند. به عنوان مثال، نظارت بر تقویم اقتصادی بسیار حائز اهمیت است، چرا که معامله‌گران حرفه‌ای در زمان رویدا‌های مهم اقتصادی معامله نمی‌کنند. ممکن است آنها چند ساعت پس از ثبت آمار و کاهش هیجانات، به بررسی روند بپردازند.

سخن پایانی

پرایس‌اکشن ICT یک سبک منحصر به فرد برای معاملات فارکس، ارزدیجیتال و حتی بورس است که درواقع اساس آن، زیر نظر گرفتن رفتار معامله‌گران نهادی است. با درک دستکاری استخر نقدینگی، شکار حدضرر‌ها و ساختار بازار، معامله‌گران به‌طور بالقوه می‌توانند فرصت‌های معاملاتی سودآور را شناسایی کنند.

با این حال، استفاده از تکنیک‌های مدیریت ریسک موثر در رسیدن به یک حساب سودآور، مهم است. با تجزیه و تحلیل مناسب و اجرای دقیق، این استراتژی می‌تواند ابزار ارزشمندی برای معامله‌گران باتجربه باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا