۳ نمودار پر کاربرد در تحلیل تکنیکال
اگر بهتازگی وارد بازارهای مالی شدید، احتمالا نام « نمودار» را شنیدهاید. نمودار اولین ابزار مورد استفاده معاملهگران و تحلیلگران در بازار مالی است که اطلاعاتی را از قیمت ارائه میدهد. نمودارها قسمتی جداییناپذیر از تحلیل تکنیکال هستند که به منظور شناسایی موقعیتهای خریدوفروش در بازارهایی مثل سهام، رمزارز و فارکس و… استفاده میشوند.
نمودارهای متفاوتی برای این منظور وجود دارد. در این مقاله قصد داریم به معرفی و توضیح سه نمونه کاربردی از آنها یعنی نمودار خطی، میلهای و شمعی بپردازیم. پس با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه اتفاقات بازار در نمودار قیمت مشخص میشود و نمودارها منعکسکننده تصمیمات جمعی در قیمت یک دارایی هستند.
تحلیل تکنیکال در ابتدا توسط نظریههای «چارلز داو» (Charles Dow) شکل گرفت. این تئوری بیان میکند که کلیه بازارهای مالی، مجموعه قوانین خاصی را دنبال میکنند؛ این قوانین توسط الگوهای تکرارشونده در چرخههای مختلف دیده میشود.
در تحلیل تکنیکال با استفاده از اطلاعات گذشته قیمت، سعی در پیشبینی روند آینده آن داریم. به عنوان مثال، اگر قیمت به ناحیهای که در گذشته از آن ریزش کرده بازگردد، احتمال افت مجدد وجود دارد.
تاکنون روشهای مختلفی برای تحلیل نمودار بهوجود آمده است؛ با این حال سبکهای مدرن به بررسی حرکات معاملهگران بانکها و موسسات بزرگ مالی پرداختهاند و سعی در همگامشدن با آنها دارند. بهعنوان سبکهای نوین تحلیل بازار میتوان از روشهای پرایساکشن ICT و RTM نام برد.
نمودارهای تکنیکال و انواع آن
نمودارها فعالیتهای معاملهگران را در دورههای زمانی مختلف ثبت میکنند و وضعیت عرضه و تقاضا برای هر دارایی را به نمایش میگذارد.
در واقع، نمودارها برآیند فعالیتهای معاملهگران خرد، موسسات و هج فاندها را نشان میدهند و بهمنظور تحلیل و درک روندهای بازار بهوجود آمدند. انواع نمودارها عبارتند از نمودار خطی، میلهای و شمعی ژاپنی (کندل استیک). هر یک از این نمودارها اطلاعات متفاوتی را از قیمت نشان میدهند؛ بنابراین هر معاملهگر بسته به استراتژی خود میتواند از آنها استفاده کند.
در ادامه نمودارهای تکنیکال خطی، میلهای و شمعی ژاپنی را معرفی میکنیم.
نمودار خطی
نمودار خطی به عنوان سادهترین نوع نمودار تلقی میشود؛ این نمودارها با وصلکردن قیمتهای کلوز ( قیمتی که در انتهای دوره زمانی بسته میشود) شکل میگیرند، به همین جهت اطلاعات محدودی از قیمت منتشر میکنند.
با این حال، قیمت پایانی از اهمیت ویژهای در بین معاملهگران تکنیکال برخوردار است. این نمودار نه تنها در بازارهای مالی بلکه در تحلیلهای آماری بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.
نمودار میلهای
بالاترین قیمت ثبت شده در معاملات را سقف قیمت (High)، پایینترین قیمت را کف قیمت (Low)، قیمت باز شدن معامله را (Open) و قیمت بستهشدن معامله را (Close) مینامند که همگی در نمودار میلهای قابل مشاهده هستند.
زمانی که قیمت پایانی (خط سمت راست) بالاتر از قیمت شروع (خط سمت چپ) باشد، شاهد رشد قیمت هستیم؛ در این شرایط، میلهها سبز رنگ بسته میشوند که نشان از یک حالت گاوی (صعودی) دارد. زمانی که قیمت پایانی، پایینتر از قیمت شروع معاملات باشد، میلهها به رنگ قرمز درمیآیند که نشاندهنده وضعیت خرسی (نزولی) است.
نمودار کندل استیک
نمودار شمعی ژاپنی اولین بار توسط ژاپنیها بهوجود آمد. فروشندگان برنج برای دنبالکردن قیمت و پیشبینی روند از آنها استفاده میکردند. این نمودارها بهدلیل اطلاعات کاملی که درباره قیمت منتشر میکنند، در بین معاملهگران بسیار محبوب شدند.
علت نامگذاری این نمودار بخاطر تشابه شکلی آن به شمع است. اجزای تشکیلدهنده نمودار کندلاستیک شامل «بدنه» و «سایه» است. بدنه (بادی) کندل نشاندهنده حرکت صعودی یا نزولی و حتی خنثی در قیمت است. رنگ هر کندل (شمع) در این نمودار به تنظیمات اعمال شده بستگی دارد؛ اما معمولا رنگ سبز و قرمز به عنوان رنگهای پیشفرض استفاده میشوند. شمعهای سبز و سفید نشان میدهند که قیمت کلوز بالاتر از جایی است که معامله باز شده است (کندل صعودی) و هر شمع قرمز رنگ و سیاه به معنای بستهشدن قیمت پایینتر از جاییست که معامله از آنجا شروع شده است (شمع نزولی).
نمودارهای کندل استیک نشان میدهند که سرمایهگذاران چقدر صعودی یا نزولی هستند. اغلب سرمایهگذاران از نمودارهای کندل استیک برای شناسایی روند بازگشتی استفاده میکنند تا تصمیم بگیرند که چه زمانی بخرند یا بفروشند. گاهی مواقع، ترکیبی از کندلاستیکها به یک الگوی خاص تبدیل میشود که اطلاعات بیشتری در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
الگوهای کندل استیک
در الگوهای کندلی، بالاترین و پایینترین قیمت به وسیله سایهها (Shadow) به نمایش گذاشته میشود. گفتنی است زمانیکه بالاترین قیمت با قیمت باز یا بستهشدن یکسان است، سایه بالایی تشکیل نمیشود. همچنین زمانیکه پایینترین قیمت با قیمت باز یا بستهشدن یکسان باشد، سایه پایینی تشکیل نمیشود.
سایهها نقش مهمی در نمایش عرضهوتقاضا ایفا میکنند. به عنوان مثال، اگر سایه کشیدهای از پایین داشته باشیم، نشاندهنده افزایش تقاضا و بالعکس، اگر این سایه در بالای بدنه باشد، معمولا نشانهنده عرضه است.
البته برای شناخت بهتر کندلها بهتر است الگوهای کندل استیک را بررسی کنید. معاملهگران در سراسر دنیا درگیر احساسات و هیجانات هستند و این احساسات همگی در نمودار نمایش داده میشوند. بنابراین با بررسی و تحلیل این کندلها میتوان به حرکت آتی قیمت پیبرد.
الگوهای کندلی به دلیل زیبایی و کاربرد، بین معاملهگران طرفداران زیادی دارند. برخی از الگوها نشاندهنده ادامه روند و برخی دیگر نشاندهنده چرخش روند هستند. نمودارهای کندل استیک به دلیل وجود همین الگوها نسبت به سایر نمودارها برتری دارند. به عنوان مثالی از این الگوها میتوان از الگوی کندلی پوشا، الگوی چکش، الگوی دوجی و… نام برد.
سخن پایانی
اکنون میتوانید از هر سه نمودار موجود در تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل نمودار خود استفاده کنید. این نمودارها در زمینههای مختلفی کاربرد دارند؛ مثلا از نمودارهای خطی برای بررسی شاخصهای اقتصادی استفاده میشود، نمودار میلهای برای تجزیه و تحلیل بلندمدت سرمایهگذاری کاربرد دارد و بهطور خاص نمودار کندل استیک برای تشخیص نقاط ورود مناسب بهکار میرود.
هر نمودار نقش مهمی را در تحلیل تکنیکال ایفا میکند و برای معاملهگران اطلاعات مفیدی بههمراه دارد. شناخت تمامی این نمودارها نهتنها در بازارهای مالی بلکه در هر جایی که اطلاعات به صورت گرافیکی رسم میشوند، کاربرد دارد.