مشاوره جهت تبلیغات
مفاهیم پایه

واگرایی زمانی چیست؟ | انواع واگرایی زمان

چه زمانی دیگر فریب قیمت‌های فیک بازار را نمی‌خوریم؟ مارکت استراکچر را خوب یاد بگیریم یا تا اطلاع ثانوی، دیگر کاری به پولبک و بریک اوت نداشته باشیم؟ اگر سفت‌و‌سخت جلوی پامپ و دامپ بایستید هم خوب است. بعضی از شما تریدرها هم از یک جایی به بعد، تصمیم گرفته‌اید فقط در نقاط مهم پوزیشن باز کنید و قید بقیه نواحی را کلا بزنید. با اجرای این راهکارها دلیل نمی‌شود توسط بازار مجددا شکار نشوید! باید به دنبال مفهومی باشیم که همچنان اورجینال باقی بماند و هیچ نهنگی نتواند آن را دستکاری کند. واگرایی زمانی خود واقعی بازار است!

واگرایی زمانی درست در جایی به کار شما می‌آید که می‌بینید قیمت‌ها تغییر کرده است، ولی وضعیت کاملا مشکوک به نظر می‌رسد؛ انگار که بازار می‌خواهد به سقف جدید برسد، ولی اصلا قدرت لازم را برای رسیدن به آن ندارد. اینجا است که تریدر باهوش تا کشفیات بعدی، از بازار خداحافظی می‌کند! وضعیت بقیه معامله‌گران را نگوییم، بهتر است. با درک مفهوم ارزشمند واگرایی زمانی در رسانه ارزنو دقیقا در جایی وارد می‌شوید که بازار آماده به خدمت است.

واگرایی زمانی چه کاربردی در معاملات دارد

تعریف واگرایی زمانی

واگرایی زمانی (Time Divergence) یکی از مفاهیم کلیدی تحلیل تکنیکال به شمار می‌آید که در آن، زمان حرکت بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد. در واقع، ارتباط خاصی بین قیمت و رفتار وجود دارد که از نوع متضاد است و هیچ نوع هماهنگی بین این دو شاخص دیده نمی‌شود.

همچنان این احتمال وجود دارد که در واگرایی زمانی، سقف یا کف جدیدی برای قیمت به ثبت برسد، ولی با نگاهی به زمان شاهد تفاوت خاصی بین حرکت فعلی و قبلی بازار هستیم. همین تفاوت چشمگیر در زمان می‌تواند نتایج جالبی را به دنبال داشته باشد و سیگنالی از تغییر ساختار بازار را به معامله‌گران ارائه بدهد. از‌طرفی، مفهوم واگرایی زمانی به عنوان شاخصی برای ارزیابی قدرت یا ضعف روند در نظر گرفته می‌شود و بر اساس نشانه‌ها باید دید که بازار می‌تواند به روند قبل ادامه بدهد یا اینکه قصد ورود به فاز جدیدی را دارد.

انواع واگرایی زمانی

بر اساس شرایطی که واگرایی زمانی رخ می‌دهد، می‌توان شاهد شکل‌گیری دو نوع مختلف از آن بود. در واقع، بر اساس رفتار بازار، واگرایی زمانی به دو نوع معمولی و هوشمند تقسیم می‌شود که هر یک، خصوصیات و پیام متفاوتی را به دنبال دارند. از تضعیف واقعی قدرت تا فریب معامله‌گران، پیام‌هایی هستند که فقط با یادگیری انواع واگرایی زمانی، آنها را درک خواهید کرد. در ادامه، توضیحات بیشتری را ارائه می‌دهیم:

۱. واگرایی زمانی معمولی (RTD)

زمانی که بازار قصد دارد همچنان به حرکت در جهت قبل ادامه دهد و فعلا خبری از چرخش هم نیست. در چنین وضعیتی، بازار به اصطلاح خسته است و با از دست دادن بخش زیادی از قدرت، نزدیک به پایان یک موج قرار دارد. با بررسی تعداد کندل‌ها متوجه می‌شوید که در فاز اصلاحی، شمار آنها بسیار بیشتر از روند قبلی است و بسیار ضعیف و کند به نظر می‌رسند. برای اینکه نقطه ورود مناسبی را پیدا کنید، باید حتما به نوع روند توجه کنید. پیام بازار به معامله‌گران در تضعیف واقعی قدرت خلاصه می‌شود.

۲. واگرایی زمانی هوشمند (STD)

زمانی که حرکات قیمت غیرطبیعی باشد و بازار در جهت روند قبل حرکت کند. منظور حرکات غیرطبیعی این است که ممکن است شاهد سرعت بسیار بالا یا بسیار پایین باشید و حد وسطی وجود ندارد. در این نوع از واگرایی، شاهد اثرات حضور اسمارت مانی هستیم و بازار برای حرکت اصلی آماده می‌شود. با توجه به فیک اوت و بریک اوت، بسیاری از تریدرها عجولانه و بدون منطق قبلی وارد می‌شوند. از‌طرفی، تعداد کندل‌ها در فاز اصلاحی نسبت به روند قبل، کاهش عجیبی می‌یابد. واگرایی زمانی هوشمند مثل یک دام است و نباید فریب آن را بخورید.

تعریف واگرایی زمان و مزایا و کاربرد

آموزش شناسایی واگرایی زمانی بر روی نمودار

برای شناسایی واگرایی زمانی کافی است تعدادی از امواج قیمتی مشابه را بر روی چارت مشخص کنید. برای شروع، دو موج صعودی یا دو موج اصلاحی را شناسایی کنید. توجه داشته باشید که از نظر ساختار، این امواج باید با یکدیگر شباهت داشته باشند. در مرحله بعد، تایم فریم اهمیت پیدا می‌کند؛ تایم فریم بسیار کوتاهی را انتخاب کنید (زیر ۵ دقیقه). دو سقف و دو کف را بر روی چارت علامت بزنید. حالا زمان بین دو حرکت را اندازه‌گیری کنید تا بتوانید مقایسه‌ای را بین این زمان‌ها ترتیب دهید. برای اندازه‌گیری می‌توانید تعداد کندل‌ها را بشمارید یا اینکه از ابزارهایی چون Time Measurement استفاده کنید.

واکنش قیمت پس از موج دوم را مورد بررسی قرار دهید تا اگر بیشتر شده باشد، آن را به عنوان سیگنال هشداردهنده در نظر بگیرید. کاهش زمان در موج دوم هم نشان‌دهنده حرکات غیرطبیعی است و سیگنالی قدرتمندی از واگرایی زمانی به شمار می‌آید. این سیگنال‌ها در ترکیب با کندل‌های کوچک و ضعف ساختار معنای ویژه‌ای پیدا می‌کنند و تایید می‌شوند.

واگرایی زمانی چه فرقی با واگرایی قیمتی دارد؟

تفاوت بین واگرایی زمانی و واگرایی قیمتی از همان مفهوم اولیه آغاز می‌شود. برعکس واگرایی زمانی که به‌طور افراطی بر روی شاخص زمان متمرکز است، واگرایی قیمتی به اختلاف بین حرکت قیمت و اندیکاتور توجه می‌کند. در بحث کاربردها هم می‌توان وارد شد و تشخیص ضعف مومنتوم در واگرایی قیمتی را با بررسی شتاب و ریتم بازار در واگرایی زمانی مورد مقایسه قرار داد. حتی نیاز به اندیکاتورها هم یک نقطه خاص را برای مقایسه بوجود آورده است که در نوع زمانی به صفر می‌رسد و می‌توان بدون ابزار هم کار را پیش برد.

مزایا و ویژگی های واگرایی زمانی در معاملات

اشتباهات رایج در استفاده از واگرایی زمانی

استفاده از این نوع واگرایی با خطاها و اشتباهاتی همراه است که معامله‌گران به‌طور ناخواسته درگیر آنها می‌شوند. از عدم توجه به ساختار بازار تا عدم تایید واگرایی، اشتباهات رایجی هستند که فقط با ارتقا سطح دانش و آگاهی خود می‌توانید از افتادن در دام آنها خودداری کنید. در ادامه، با رایج ترین اشتباهات آشنا می‌شوید:

  • عدم توجه به ساختار بازار: فقط با دریافت سیگنال واگرایی زمانی وارد معامله نشوید و صبر کنید تا ساختار بازار هم آنالیز شود.
  • توجه صرف به تعداد کندل‌ها: با اینکه شمارش تعداد کندل‌ها یکی از گام‌های شناسایی است، ولی وقتی توجه خالصانه‌ای به آن می‌شود، یک اشتباه آگاهانه به شمار می‌آید. تعداد کندل‌ها را فقط به‌عنوان یک فاکتور در نظر داشته باشید.
  • عدم تایید واگرایی: اگر نتیجه نهایی معاملات کم کیفیت باشد، باید نگاهی دوباره به عملکرد خودتان داشته باشید! به احتمال زیاد بدون تایید، وارد پوزیشن شده‌اید.

سخن پایانی

اگر دنبال ستاپ حرفه‌ای هستید، ترکیب واگرایی قیمت و زمانی واقعا جواب می‌دهد. در واقع، بعد از چند بار تمرین متوجه می‌شوید که هر یک از این واگرایی‌ها به‌تنهایی کافی نیستند و فقط با تلفیق آنها می‌توان به نتیجه ای شفاف رسید. با توجه به نقشی که هر یک از آنها دارند، می‌توان یک مسیر طلایی را برای ورود به معاملات طراحی کرد. به‌این‌ترتیب، هشدار اولیه را با واگرایی قیمتی دریافت کنید، تایید آن را با واگرایی زمانی انجام دهید و برای ورود به ساختار بازار توجه داشته باشید.

سوالات متداول

۱. استراتژی‌های واگرایی زمانی چه چیزهایی هستند؟

بریک اوت و برگشتی، دو نمونه از استراتژی‌های واگرایی هستند که هر یک در شرایط مشخصی به اجرا در می‌آیند. مثلا، استراتژی بریک اوت زمانی به اجرا درمی‌آید که شاهد شکست خط حمایت یا مقاومت باشیم. رویکرد برگشتی هم با وجود روند معکوس یا ادامه‌دار به اجرا درمی‌آید.

۲.

نیاز به تجربه و دقت بالا و پیچیدگی در تعریف دقیق معیار زمانی، به‌عنوان محدودیت‌های اصلی این نوع واگرایی شناخته می‌شود. در واقع، هر تریدری می تواند با دیدگاه متفاوتی به این مفهوم نگاه کند. نویز زیاد در تایم فریم پایین و ارائه هشدار به صورت زودهنگام را هم می‌توان به‌عنوان محدودیت در نظر گرفت.

۳. از چه اندیکاتورهایی برای شناسایی واگرایی زمانی استفاده کنیم؟

استفاده از اندیکاتورها باید با احتیاط همراه باشد و فقط به نقش تاییدکننده آنها اکتفا کرد. اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و ایچیموکو چند نمونه از ابزارهای کمکی هستند که هر یک، کاربردها و تایم فریم مشخصی برای نمایش دارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا