پایه پولی (Monetary Base) چیست؟ | تفاوت پایه پولی با نقدینگی

در بین ابزارهای کنترل نقدینگی، کدام یکی میتواند از شدت اهمیت حتی رفرنس مالی به شمار آید؟ نرخ بهره یا خرید و فروش اوراق؟ شاید هم خلاقیت به خرج دادهاید و اسم ابزارهای دولتی چون سیاستهای مالی و کنترل قیمتها را به زبان آوردهاید! در هر صورت، هنوز که نتوانستهاید رفرنس اصلی خلق پول و نقدینگی را کشف کنید. برای اینکه یک تقلب به شما بدهیم و بتوانید راحتتر به جواب برسید، لازم به ذکر است که اثرات ابزار مورد نظر از نوع مستقیم و بنیادین است. «پایه پولی» همان منبع الهامبخشی به شمار میآید که شدت اثرگذاری آن بر سیستم بانکی واقعا کشنده است.
پایه پولی یک مفهوم کلیدی در اقتصاد است که از میزان اسکناسهایی که با هزار زحمت کنار گذاشتهاید، بهراحتی پرده برمیدارد! ازطرفی، اگر وام بیشتری میخواهید یا دوست دارید پلن سرمایهگذاری را با نقدینگی بیشتری مدیریت کنید، پایه پولی باید حتما لول آپ باشد. در غیر این صورت، همه مشکلات را به گردن مبارک آن میاندازیم که در اثر رکود اقتصادی، بهشدت خم شده است. حالا که بالا و پایین بودن پایه پولی تا این اندازه مهم است، بیایید در رسانه ارزنو دایره اطلاعات خود را تکمیل کنیم.

تعریف پایه پولی
اسکناس، سکه، پول نقدی که بانکهای تجاری نگه میدارند و حتی ذخایر نقدی که نزد بانک مرکزی قرار دارد، همگی بهعنوان پایه پولی در نظر گرفته میشوند. بهاینترتیب، هسته اصلی عرضه پول به شمار میآید و اجرای معاملات به شیوهای اصولی و سریع، کاملا متکی به آن است. در کل، آغاز یا توقف رشد اقتصادی با مفهوم کلیدی پایه پولی گره خورده است و بهعنوان شاخص سلامت اقتصادی، جزئیاتی از سیاستهای مالی بانک مرکزی را افشا میسازد.
محاسبه پایه پولی
قبل از اینکه مستقیم به سراغ فرمول محاسبه پایه پولی برویم، بیایید با اجزای آن آشنا شویم؛ اسکناس و مسکوک در دست مردم، اسکناس و مسکوک در صندوق بانکها، سپردههای بانکها نزد بانک مرکزی، بدهی بانکها به بانک مرکزی و خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی، اجزای اصلی این مفهوم را تشکیل میدهند. برای محاسبه آن هم فقط با دو جز اصلی، یعنی اسکناس و مسکوک در دست مردم و سپردههای بانکها نزد بانک مرکزی کار داریم. از فرمول ساده زیر برای محاسبات دقیق استفاده کنید:
تفاوت پایه پولی با نقدینگی
با اینکه در نگاه اول به نظر میرسد پایه پولی مترادف نقدینگی است، ولی در واقعیت اصلا از این خبرها نیست! اگر اثرات پایه پولی بر اقتصاد گسترده و مهم است، آنچه که تیر آخر را میزند همان نقدینگی است. بیایید دقیقتر به این دو مفهوم نگاه کنیم؛ نقدینگی کل پول در گردش، اعم از اسکناس، سکه و انواع سپردهها را دربرمیگیرد. پایه پولی زمینه محدودتری از منبع خلق پول را شامل میشود که جرقه ایجاد نقدینگی را میزند. ازطرفی، فقط بانک مرکزی نیست که نقدینگی را به جریان میاندازد، بلکه نقش سایر بانکها بسیار پررنگتر است. در کل، اگر پایه پولی را ماده اولیه در نظر بگیریم، نقدینگی همان محصول نهایی است که محدوده وسیع آن همه چیز را به تصرف خود درمیآورد.

چه عواملی پایه پولی را در اقتصاد افزایش میدهد؟
عوامل اثرگذار بر پایه پولی که نقش مثبتی را ایفا میکنند، ناخودآگاه آغازگر جریانی از رشد پولی در بستر اقتصاد هستند؛ جریانی که با توسعه منابع بانک مرکزی معنا مییابد. این دسته از عوامل بهطور مستقیم وغیرمستقیم در افزایش منابع دخیل هستند تا مسیری برای پیشبینی نوسانات و آنالیز تغییرات شاخصهای اقتصادی باز شود. در ادامه، تعدادی از مهمترین عوامل را با هم بررسی میکنیم:
۱. استقراض بانکها از بانک مرکزی
استقراض بانک ها از بانک مرکزی همان عامل مفیدی است که برعکس ظاهر آن، نتیجهای جز رشد پایه پولی را به دنبال ندارد. فلسفه استقراض چیزی جز کمبود نقدینگی نیست و با بیشتر شدن میزان بدهی بانک ها در ترازنامه، ناخودآگاه اثرات مثبت نمایان خواهد شد. جالب است بدانید که عملکرد ضعیف بانکها در خصوص مدیریت دارایی اصلا چیز بدی نیست و حتی به رشد و توسعه سرعت هم میبخشد.
۲. کسری بودجه دولت
در شرایطی که دولت با چالش کسری بودجه مواجه میشود و دیگر ترفندهایی مثل دریافت مالیات کارساز نیست، یک گزینه راحت پیش پای آن قرار دارد؛ رویکرد برداشت از منابع بانک مرکزی که به نوبه خود، محرکی قدرتمند برای افزایش رشد پولی به شمار میآید.
۳. کاهش سپرده بانکها نزد بانک مرکزی
اصطلاح «نسبت ذخیره قانونی» به درصد سپرده بانکی اشاره دارد که بهعنوان ذخیره در نزد بانک مرکزی باقی میماند. حالا اگه این نسبت کاهش پیدا کند، قدرت وامدهی بانکها هم افزایش مییابد و در نتیجه، میزان رشد پولی را تحتتاثیر خود قرار میدهد.
۴. افزایش اسکناس در گردش
نرخ تقاضا برای پول نقد در بعضی از دورهها به شدت افزایش مییابد و همین مسئله، وضعیت انتشار را در مقایسه با گذشته تغییر میدهد. در زمانهای طلایی چون اعیاد و حتی بحرانهای اقتصادی، جریان پول بیشتر از همیشه گسترش می یابد.
۵. رشد ترازنامه بانک مرکزی
رشد ترازنامه به میزان دارایی بانک مرکزی وابسته است؛ هر چه نرخ خرید اوراق یا انواع داراییهای مالی افزایش یابد، جریان تازهای از پول وارد اقتصاد میشود. بهاینترتیب، رشد ترازنامه یک عامل بالقوه به شمار میآید.

ابزارهای بانک مرکزی برای مدیریت پایه پولی
بهکارگیری ابزارها یک رویکرد منسجم و پویا برای مدیریت پایه پولی محسوب میشود؛ مدیریتی که هدف آن، تنظیم نقدینگی و مهار فشار تورمی است. تعیین ذخیره قانونی بانکها و عملیات بازار باز به عنوان دو نمونه از این ابزارها در نظر گرفته میشوند. زمانی رشد پایه پولی به سطح قابل توجهی میرسد که نسبت ذخیره قانونی بانکها پایینتر باشد. در واقع، فقط در وضعیتی شاهد افزایش توان بانکها برای خلق پول خواهیم بود که این نسبت رو به کاهش باشد و در غیر این صورت، رشدی در کار نخواهد بود.
در تنظیم اصولی جریان پولی با کمک ابزار عملیات بازار باز، رویکرد خریدوفروش اوراق اجرا میشود. چنین رویکردی به طور مستقیم بر روی سطح ذخایر سیستم بانکی که جزو پایه پولی هستند، تاثیر زیادی میگذارد. به بیان دیگر، خرید اوراق مفهوم تزریق پایه پولی را تداعی میکند و فروش آنها هم بیانگر جمعآوری پایه پول است. اثربخشی این دو ابزار را فقط زمانی خواهید دید که هماهنگی خاصی بین سیاست مالی دولت با سیاست پولی وجود داشته باشد.
سخن پایانی
یک سوال کلیدی که در مورد پایه پولی مطرح میشود، ارتباط پیچیده آن با تورم است! این دو مفهوم زمانی ارتباط مستقیم را با یکدیگر خواهند داشت که پایه پولی رو به افزایش باشد و از آن طرف، هیچ خبری از تولید ناخالص داخلی شنیده نشود. در چنین چارچوبی، تورم متولد میشود. همزمان با افزایش تورم، ارزش پول و قدرت خرید هم کاهش مییابد و این چنین مفاهیم با یکدیگر ترکیب میشوند.
سوالات متداول
۱. پایه پولی چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
۲. منظور از ضریب فراینده پولی چیست؟
۳. ارتباطات و سیاستهای اعتباری چه نقشی در مدیریت پایه پولی دارد؟
متا: آغاز یا توقف رشد اقتصادی با مفهوم کلیدی پایه پولی گره خورده است و به عنوان شاخص سلامت اقتصادی، جزئیاتی از سیاست های مالی بانک مرکزی را افشا می سازد.



