آشنایی با الگوهای هارمونیک و واگراییها
در بازارهای مالی، روشهای گوناگونی برای تحلیل و بررسی قیمت وجود دارند. از تحلیل تکنیکال کلاسیک گرفته تا الیوت و پرایس اکشن ICT، همگی قصد در پیشبینی قیمت دارند. در کنار این موارد، یک روش تکنیکالی وجود دارد که نسبتا الگوهای پیچیدهتری در بازار دارد وبا نام «الگوهای هارمونیک» ( Harmonic Pattern) شناخته میشود.
در این مقاله قصد داریم تا با آموزش تخصصی الگوهای هارمونیک، در ابتدا به معرفی این الگوها بپردازیم، سپس با ترکیب روش معاملاتی آنها با واگراییها، استراتژی جدیدی معرفی کنیم. بنابراین این مقاله را با دقت بخوانید و در حسابهای آزمایشی به تمرین آن بپردازید.
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک به مجموعهای از الگوهای تکنیکال گفته میشود که بر اساس نسبتهای فیبوناچی ایجاد شدهاند. این الگوها سعی در پیدا کردن نواحی بازگشتی قیمت دارند و معاملهگران میتوانند از این الگوها برای پیدا کردن نواحی مناسب ورود یا خروج معامله استفاده کنند.
این روش برای اولین بار توسط «اسکات کارنی» (Scott carney) ابداع شده است. وی یک روزنامهنگار محقق بوده که کتاب معاملات هارمونیک را نوشته است.
از الگوهای معروف هارمونیک میتوان به «گارتلی» (Gartly)، «خفاش»(Bat)، «خرچنگ» (Crab) اشاره کرد.
این الگوها برگرفته از معادلات ریاضی بوده و قابلیت تکرارشوندگی در بازار را دارند؛ به این معنا که نسبتهای ۰.۶۱۸ و ۱.۶۱۸ فیبوناچی یا نسبتهای مکمل آنها یعنی ۰.۳۸، ۰.۵، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴، ۳.۶۱۸ در بازار دیده میشوند.
انواع الگوهای هارمونیک
در تحلیل تکنیکال، زمانی که قیمت قصد ایجاد یک حرکت قوی داشته باشد، معمولا این حرکت در دو گام، صورت میگیرد.
تفاوتی ندارد که روند صعودی یا نزولی باشد؛ قیمت بعد از یک حرکت قوی، اصلاح خود را آغاز میکند و سپس به گام بعدی خود ادامه میدهد. حال یکی از مهمترین الگوهای هارمونیک یعنی الگوی AB = CD دقیقا همین مفهوم را بیان میکند.
بر اساس این الگو قیمت ابتدا از A تا B حرکت میکند، سپس از B تا C با اصلاح روبهرو میشود. در گام بعد یعنی از C تا D به رشد خود ادامه میدهد. برای استفاده از این الگو در معاملات خود میتوانیم در نقطه D اقدام به فروش کنیم.
برای ترسیم این الگوی هارمونیک کافی است از «فیبوناچی اکستنشن» (Fib Extention) استفاده کنید. برای این منظور ابتدای اندیکاتور را روی نقطه A، انتهای آن را را روی نقطه B قرار دهید. حال نسبت ۱۰۰٪ به شما نقطه D را نشان میدهد.
الگوی گارتلی
الگوی دیگری که به تعداد زیاد در بازار دیده میشود، الگوی گارتلی است. این الگوی مانند حروف M و W بوده بهشرطی که گوشه دوم نتواند گوشه اول را بشکند و از آن عبور کند.
در الگوی گارتلی صعودی، اصلاح موج B، در ۰.۶۱۸ موج XA به پایان میرسد. سپس مطابق تصویر، نقطه C در ۰.۳۸۲ یا ۰.۸۸۶ موج AB تشکیل میشود. گفتنی است که این یک بازه نیست و قیمت باید بین یکی از این دو نسبت فیبوناچی واکنش دهد.
حال اگر شروط بالا بهدرستی رعایت شده باشند، نقطه D میتواند در نسبت ۱.۱۳ و ۱.۶۱۸ باشد و در این نقطه انتظار پرتاب قیمتی را داشته باشیم.
گفتنی است که الگوی M شکل آن یک الگوی صعودی و الگوی W شکل آن یک الگوی نزولی بهحساب میآید.
الگوی پروانه
الگوی پروانه با گارتلی متفاوت است، زیرا در این الگو نقطه D فراتر از نقطه X قرار میگیرد.
در اینجا ما یک الگوی نزولی از پروانه را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا قیمت تا نقطه A کاهش مییابد. موج صعودی AB یک حرکت اصلاحی ۰.۷۸۶ از موج XA است. BC نیز یک اصلاحی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB است.
موج CD یک موج اکستنشن ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از موج AB است. D در امتداد ۱.۲۷ موج XA قرار دارد. D ناحیهای است که میتوان یک معامله شورت از آنجا گرفت. با این حال، گرفتن تاییدیههای کندلی برای افزایش اطمینان از کاهش قیمت ضروری است. همچنین حد ضرر را میتوانید کمی بالاتر از نقطه D قرار دهید.
با تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال هر نسبتی بین اعداد بوده، در حالی که برخی دیگر صرفا به اعداد مذکور متکی هستند. در مثال بالا ذکر شد که موج CD یک موج اکستنشن از AB است. پیشنهاد میشود فقط به دنبال نسبتهای ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ باشید و اعداد بین آنها را نادیده بگیرید، مگر اینکه بسیار نزدیک به این اعداد خاص باشند.
الگوی خفاش
الگوی هارمونیک بعدی که قصد معرفی آن را داریم، الگوی خفاش است. این الگو نیز میتواند شانس بالایی در برد معاملات شما داشته باشد. الگوی خفاش مشابه الگوی گارتلی است با این تفاوت که نقطه D در نسبت ۰.۸۸۶ از موج XAقرار دارد.
از دیگر تفاوتهای الگوی خفاش با گارتلی این است که موج AB، اندازه ۰.۳۸۲ یا ۰.۵ از موج XA اصلاح میکند. همچنین برای مرور بقیه موارد، موج BC، ۰.۳۸۲ یا ۰.۸۸۶ از موج AB را اصلاح میکند.
علاوهبراین، CD یک اکستنشن از موج A است که در نسبتهای ۱.۶۱۸ و ۲.۶۱۸ از آن قرار دارد. در الگوی خفاش صعودی میتوانید در نقطه D به دنبال موقعیت خرید و در الگوی خفاش نزولی، منتظر موقعیت فروش باشید.
واگرایی چیست و انواع آن کدام هستند؟
واگراییها در تحلیل با اندیکاتورها زمانی اتفاق میافتد که حرکت اندیکاتور با قیمت در یک راستا نباشد. این اتفاق به معنای یک سیگنال بازگشتی قوی در نظر گرفته میشود. واگرایی معمولی و مخفی از انواع آن هستند که هر کدام از آنها به دو شکل متفاوت مشخص میشوند.
واگرایی معمولی منفی (-RD) در انتهای یک روند صعودی دیده میشود و زمانی شکل میگیرد که قیمت سقف جدیدی ثبت کرده ولی اندیکاتور ما، یک سقف پایینتر از قبلی تشکیلداده است. در این حالت انتظار بازگشت روند را داریم.
واگرایی معمولی مثبت (+RD) زمانی شکل میگیرد که قیمت در انتهای روند نزولی قرار دارد. در این حالت قیمت، یک کف پایینتر تشکیل داده ولی اندیکاتور ما نسبت به کف قبلی خود بالاتر است. این اتفاق نشان از حضور خریداران دارد و احتمال رشد قیمتی در آیندهای نزدیک را نشان میدهد.
واگرایی مخفی مثبت (+HD) در انتهای روند صعودی شکل میگیرد، که قیمت نتوانسته سقف بالاتری ایجاد کند ولی اندیکاتور برخلاف آن سقف جدیدی ایجاد کرده است. در این حالت انتظار میرود که قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد.
واگرایی مخفی منفی (-HD) در انتهای روند نزولی دیده میشود و زمانی رخ میدهد که قیمت سقف پایینتر نسبت به سقف قبلی تشکیل داده ولی اندیکاتور مورد نظر سقف بالاتری نسبت به سقف قبلی خود ایجاد کرده باشد.
چگونه با استفاده از واگراییها، الگوهای هارمونیک را معامله کنیم؟
استفاده از واگراییها در الگوهای هارمونیک به شما کمک میکنند تا نقطه ورود دقیقتری داشته باشید. به این منظور ابتدا الگوی هارمونیک را در تایم فریم معاملاتی خود، مثلا یک ساعته پیدا میکنید. سپس به منظور ورود به معامله، تایم فریم خود را به نیم ساعته کاهش میدهید و بهدنبال واگراییهای معمولی برای ورود باشید.
نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که اگر قیمت در ناحیه اول نقطه D واگرایی از خود بهنمایش نگذاشت، بهتر است سطح بعدی مهم فیبوناچی را به عنوان نقطه بازگشتی در نظر بگیریم.
بهطور کلی ناحیهای که در آن واگرایی تشکیل شده باشد احتمال چرخش قیمت در آن بیشتر است.
سخن پایانی
در تمامی الگوهای هارمونیک شکل منظمی از الگوها را شاهد هستیم. فقط جای D یعنی محلی که انتظار چرخش قیمت از آنجا را داریم، عوض میشود.
نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که در دل همه این الگوها، الگوی AB = CD دیده میشود. بنابراین یادگرفتن این الگو لازم و ضروری است.
بهمنظور بهینهسازی نقطه ورود نیز بهتر است با انواع واگراییها آشنا باشید و پس از تشخیص الگوی هارمونیک، در محل تشکیل واگرایی اقدام به معامله کنید.
الگوهای هارمونیک در تمامی بازارهای مالی از جمله بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس کاربرد دارد و بهکار بردن آنها نیازمند تلاش و تمرین فراوان است.