سازمان خودمختار غیرمتمرکز (DAO) چیست؟
بعد از گذشت چند سال از تولد فناوری بلاک چین، سازمانهای جدیدی بر اساس این فناوری بهوجود آمدند که به آنها DAO یا سازمان خودمختار غیرمتمرکز گفته میشود. DAO پلتفرمی است که بر اساس قوانینی که در «قراردادهای هوشمند» (Smart contracts) نوشته شده است کار میکند. چنین پلتفرمی شبیه یک شرکت است که محل فیزیکی خاصی ندارد و اعضا و سهامداران با توجه به قوانینی که در کد اصلی برنامه نوشته شده است میتوانند در مورد فعالیت سازمان تصمیمگیری کنند.
در این مطلب میخواهیم در مورد DAOها و ارتباطشان با برنامههای غیرمتمرکز و تاریخچه آنها صحبت کنیم و همچنین ببینیم، پلتفرمهای DAO چه انواعی دارند، مزایا و معایبشان چیست و اطلاعات بیشتری در مورد سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز بهدست آوریم.
DAO چه عملکردی دارد؟
یک پلتفرم DAO سازمانی خودمختار است که فعالیت خود را بهصورت غیرمتمرکز و اتوماتیک انجام میدهد. چنین سازمانی با هدف برطرف کردن مشکلاتی مثل اختلاف در تصمیمگیریها و تعیین سیاستهای یک شرکت به وجود آمده است. این معضل زمانی بهوجود میآید که یکی از اعضای شرکت قدرت تصمیمگیری موثرتری نسبت به سایرین داشته باشد و بتواند روی عملکرد و تصمیم دیگران تغییر ایجاد کند. بهعنوان مثال، یک مدیر به نمایندگی از سایر سهامداران تصمیمگیری میکند یا یک سیاستمدار به نمایندگی از طرف مردم حرف میزند و عمل خاصی را انجام میدهد.
در چنین مواردی، این امکان وجود دارد که نماینده مورد نظر، تصمیمهای پرریسکتری نسبت به دیگران بگیرد و یا در جهت منافع شخصی خودش عمل کند. این اتفاق زمانی میافتد که قوانین موجود نتوانند به طور کامل، شخص یا نماینده مورد نظر را کنترل کنند.
تمام فعالیتها و نوع ارتباط افراد در یک سازمان خودمختار غیرمتمرکز توسط یک پروتکل خودکار و متنباز کنترل میشود. استفاده از فناوری بلاک چین و قرارداد هوشمند و ابزاری مثل توکن باعث میشود که هزینهها به شفافترین وجه ممکن کاهش یابند و اجماع در تصمیمگیریها با استفاده از توکنهای شبکه به رعایت عدالت کمک میکند.
ثبت همه فعالیتها در دفترکل عمومی و قوانینِ مشخص، باعث میشود اعضای یک DAO برای ثبت بهترین عملکرد تلاش کنند و اطمینان داشته باشند که فعالیت هیچفردی با دیگری تداخل نخواهد داشت و همهچیز مطابق کدهای از پیش تعیینشده در قرارداد هوشمند اجرا میشود.
همانطور که گفتیم، پیادهسازی DAO توسط کدهای برنامهنویسی در قالب قرارداد هوشمند انجام میشود. حجم و پیچیدگی این کدها با توجه به وسعت خدمات پروژه و تعداد سهامداران متغیر است. یک DAO میتواند در حد یک شرکت کوچک و یا حتی در نقش یک کمپانی بزرگ چندملیتی ظاهر شود. ساختار مدیریت سنتی از بالا به پایین (سلسلهمراتبی) در DAO از بین رفته و بهجای آن از سیستم غیرمتمرکز، قوانین اجماع و نظرسنجی استفاده میشود.
چرا و چگونه در DAO سهامدار شویم؟
سرمایهگذاری و فعالیت در یک پلتفرم DAO تفاوت زیادی با شرکتهای دیگر ندارد، به این معنی که سهامداران میتوانند در تصمیمگیریهای آتی شرکت کنند و همچنین از رشد و موفقیت سازمان به سود برسند ولی بهجای برگه سهام شما در یک شبکه غیرمتمرکز توکن میخرید.
این کار مثل خرید بیت کوین یا اتر یا هر ارز دیجیتال دیگر است و به این ترتیب شما صاحب یک کیف پول با مقداری توکن در پلتفرم مورد نظر میشوید. اصولا این مرحله در آغاز فعالیت یک DAO با فروش اولیه توکنها انجام میگیرد. با اتمام مرحله جمعآوری سرمایه، هر شخص با توجه به میزان توکنی که در اختیار دارد و بر اساس قوانینی مشخص، حق ارائه پیشنهادات و یا رأی به سایر پیشنهادات را دارد.
نکته مهم سرمایهگذاری در یک DAO (یا هر پروژه بلاک چینی دیگر) این است که ابتدا باید متنباز بودن و شفافیت قوانین آن را بهطور کامل بررسی کنید. یک مشکل فنی کوچک منجر به فاجعهای بزرگ شود؛ پس آگاهی از عملکرد دقیق پروژه در جلوگیری از اتفاقات بد در آینده مؤثر خواهد بود.
DApp یا برنامه غیرمتمرکز چیست؟
یک DApp میتواند تمام قابلیتهای فناوری بلاک چین مثل شفافیت، حذف واسطهها، امنیت و اجرای اتوماتیک را به کاربر ارائه دهد. در حقیقت هدف برنامه غیرمتمرکز این است که ارتباط مستقیمی بین کاربر و خدمات ایجاد کند و اجازه مدیریت تمام اطلاعات به اشتراک گذاشتهشده به کاربر داده شود.
DAOها در حقیقت نوع خاصی از Dappها هستند و سیستم مدیریتی و رایگیری مخصوص به خود را دارند و تاکنون بیشتر آنها روی بلاک چین اتریوم پیادهسازی شدهاند. البته Dappها انواع دیگری نیز دارند؛ مانند برنامههای مدیریت مالی و یا برنامههایی مثل بیمه، خیریه، مستغلات که بهطور غیرمستقیم با پول در ارتباط هستند.
تاریخچه DAO و ماجرای پروژه The DAO
چند سالی از تولد مفهوم سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز نمیگذرد ولی اگر بخواهیم به گذشته برگردیم، حتما در مورد The DAO، یکی از اولین و بزرگترین پروژهها در این زمینه، خواهیم شنید.
پروژه The DAO در سال ۲۰۱۶ توسط یک تیم استارتاپ آلمانی ایجاد شد. آنها فعالیتی شبیه Airbnb داشتند؛ با این تفاوت که روی بستر غیرمتمرکز کار میکردند. پروژه آنها با فروش عمومی توکن توانست سرمایه اولیه لازم را جمعآوری کند و طولی نکشید که آنها به بزرگترین و موفقترین پروژه در این زمینه تبدیل شدند و حجم سرمایه قفلشده در این پلتفرم به بیش از ۱۵۰ میلیون دلار رسید.
مزیت متنباز بودن یک پروژه قرار است که به امنیت بیشتر آن کمک کند، ولی در مورد The DAO این ویژگی منجر به نابودی این پروژه شد. قضیه از این قرار بود که یک هکر خرابکار توانست باگی در کد پروژه پیدا کند و در روز ۱۷ ژوئن ۲۰۱۶ آسیب بزرگی به شبکه وارد کرد. اعضای پروژه بهسرعت متوجه خروج سرمایه از پلتفرم شدند؛ اما وقتی که جلوی آن را گرفتند، بیش از ۵۰ میلیون دلار سرمایه به سرقت رفته بود.
پروژه The DAO از بستر اتریوم استفاده میکرد و این اتفاق که در سالهای ابتدایی فعالیت اتریوم رخ داد تاثیر بسیار بدی روی شهرت اتریوم و همچنین دنیای رمز ارزها گذاشت. این اتفاق حتی باعث شد زنجیره بلوکی اتریوم، به دو شاخه تبدیل شود؛ اتریومی که ما امروز میشناسیم، یک «هارد فورک» (Hard fork) روی زنجیره اول است که نام آن به اتریوم کلاسیک تغییر کرد.
قطعا چنین اتفاقاتی باعث شد که سختگیری و احتیاط بیشتری در راهاندازی DAOها در آینده صورت گیرد تا این نقاط ضعف در مراحل تست کد، مشخص و برطرف شوند.
مزایای DAO
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، سازمان خودمختار غیرمتمرکز برای حل مشکلاتی که در سازمانهای متمرکز وجود دارد ایجاد شدهاند. پس مزیت اصلی یک DAO این است که به هر سرمایهگذار این اختیار را میدهد که بهطور عادلانه در فعالیت سازمان تاثیرگذار باشد. هیچ ساختار سلسلهمراتبی در DAO وجود ندارد یعنی یک ایده میتواند توسط هر عضو مطرح شود و تمام اعضای سازمان میتوانند آن را بررسی کرده و به آن رای دهند.
تمام قوانین اجرایی از جمله سیستم رایگیری از روز اول در دسترس اعضای سازمان قرار دارد و باعث میشود که هیچ اختلافی در اجرای امور پیش نیاید.
برای مطرحکردن یک پیشنهاد جدید و همچنین رای دادن به یک طرح، باید مقدار مشخصی توکن مصرف کرد و این باعث میشود که اعضا قبل از هر گونه تصمیم، آن را ارزیابی کنند و در نتیجه از اتلاف زمان برای بررسی طرحهای نامناسب پرهیز شود.
در انتها اینکه تمام تراکنشهای مالی سازمان در بلاک چین ثبت میشود و همه بهطور شفاف اقدامات و هزینههای انجام شده را میبینند و در صورت تمایل در تصمیمگیریهای آینده مداخله میکنند.
معایب DAO
هم DAOها و هم بستری که آنها از آن استفاده میکنند (بلاک چین)، عمر کوتاهی دارند و هنوز جزو فناوریهای نوظهور بهشمار میروند و طبیعی است که نقاط ضعف و در نتیجه منتقدان زیادی داشته باشند. خیلیها معتقدند که جهان هنوز آمادگی پذیرش سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز را ندارد و اتفاقات زیادی باید رخ دهد تا این نگرش تغییر کند.
جدا از این مسائل، بحثهای امنیتی مطرح است و با توجه به ماجرای پروژه The DAO این مسائل پیچیدگی زیادی داشته و با یکی از اصول اساسی سازمان که «غیرقابل دستکاری بودن کد» میباشد، در تضاد است. به عنوان مثال در زمانی که هک The DAO در حال انجام بود، خیلی از اعضا متوجه این اتفاق شده بودند اما عملا کاری از آنها برنمیآمد و شبکه، هکر را به چشم یک عضو عادی میدید.
مشکل دیگری که یک پلتفرم DAO دارد این است که برای ارتباط با سایر مجموعهها که خارج از محیط بلاک چین هستند، محدودیتهای قانونی زیادی وجود دارد. دولتها همیشه مایلاند همهچیز را در کنترل خود داشته باشند و در بیشتر مواقع با انواع پلتفرمهای غیرمتمرکز و بهویژه ارزهای دیجیتال مشکل دارند.
مثالهایی از انواع DAO
با توجه به مطالبی که گفته شد، میتوان اینطور نتیجه گرفت که هر سازمان خودمختار که بهصورت غیرمتمرکز فعالیت کند، یک DAO نامیده میشود. به این ترتیب بیشتر پروژههای ارز دیجیتال و مخصوصا آنهایی که جذب سرمایه اولیه عمومی انجام دادهاند، DAO هستند. در ادامه با چند پلتفرم معروف DAO به طور مختصر آشنا میشویم.
به اعتقاد بسیاری، پروژه MakerDAO بزرگترین DAO در فضای غیرمتمرکز است که توسط تیمMaker که یک پلتفرم وامدهی و وامگیری اتوماتیک است، ساخته شده و اعضای آن توسط توکن بومی شبکه که MKR نام دارد، در پیشبرد اهداف آن مشارکت میکنند.
پروژه Aragon پلتفرمی است که علاوه بر اینکه بهصورت یک سازمان خودمختار فعالیت میکند، در تلاش است بستری را فراهم کند تا کاربران بتوانند DAO مخصوص خود را روی آن بسازند. یعنی اکوسیستمی که در آن تمامDAOها بتوانند با هم در ارتباط باشند و ساختار خاصی را رعایت کنند.
پروژه MolochDAO یک DAO جدید است و علاوه بر داشتن تمام ویژگیهای سازمان خودمختار، قابلیتهای خاصی هم به آن اضافه شده است. این پروژه در تکمیل و راهاندازی آپدیت اتریوم ۲.۰ نقش دارد و از زیرساخت خوبی استفاده میکند. برای عضویت در MolochDAO باید توسط یک یا چند عضو قبلی تایید شوید. همچنین اعضا میتوانند تا ۷ روز بعد از هر نوع نظرسنجی، رای خود را پس بگیرند و یا آن را تغییر دهند.
پروژه MetaCartel در حقیقت فورکی از شبکه MolochDAO به حساب میآید و پلتفرمی است برای جمعآوری و استفاده از اطلاعات مختلف که توسط کاربران به اشتراک گذاشته میشود. این پروژه مقدار ۱۰ اتر را برای ورود اعضای جدید در نظر گرفته که نسبت به سایر DAOها رقم بالایی به حساب میآید و هدفش از این کار جذب اعضا برای فعالیت بلندمدت اعلام شده است.
پروژه Gitcoin با اقدامی نوآورانه، منابع مورد نیاز توسعهدهندگان بلاک چین را تامین میکند. این پلتفرم با استفاده از توکنهایی که با استاندارد EIP1337 کار میکنند، سیستم رایگیری جدیدی ساخته است. مثلا در زمان برگزاری یک مراسم اهدای کمکهای مالی (Donation)، Gitcoin بیشتر مبلغ جمعشده را به پروژههای محبوبتر با آرا بیشتر اختصاص میدهد.
سخن پایانی
سازمانهای خودمختار غیرمتمرکز در حقیقت پروژههایی در دنیای کریپتو هستند و با هدف تغییر در سیستم مدیریت سنتی سازمانها ایجاد شدهاند. یک DAO همانند یک ارزدیجیتال بهاجبار باید روی یک بستر غیرمتمرکز مثل بلاک چین پیادهسازی شود تا بتواند به اهداف خود که همان حذف قدرت مرکزی، شفافیت تمام فرایندها و حق اظهار نظر و مشارکت در مدیریت امور است، دست یابد.
علیرغم داشتن یک هدف ارزشمند، پیادهسازی فنی یک پلتفرم DAO پیچیدگیهای برنامهنویسی زیادی دارد و از آنجایی که بیشتر پای مسائل مالی در میان است، کوچکترین مشکل در کد برنامه، منجر به اتفاقات جبرانناپذیری خواهد شد.
مهمترین مرحله برای سرمایهگذاری در یک DAO، مطالعه و کسب دانش از هدف و فناوری استفاده شده در آن است. هر چه نسبت به فناوری بلاک چین و قراردادهای هوشمند و در کل دنیای کریپتو اطلاعات بیشتری بهدست آوریم، بهتر میتوانیم در مورد آینده پروژهها و در نتیجه سرمایهگذاری در آنها تصمیمگیری کنیم.