پیش‌بینی قیمت سهام به کمک روش های تحلیل
بازارهای مالی به دلایل مختلف نوسان نشان می‌دهند. قیمت دارایی‌هایی مثل سهام، ارزدیجیتال، طلا و هر آن‌چه امکان خریدوفروش آن وجود دارد، تحت‌تاثیر عوامل مختلفی مثل اخبار، مسائل سیاسی و اقتصادی کشورها و… شروع به حرکت می‌کنند. به‌طور کلی این عوامل داخلی و خارجی باعث ایجاد عرضه و تقاضا شده و قیمت را جابه‌جا می‌کنند.
تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران در سراسر دنیا به‌دنبال این هستند که جهت حرکت آتی قیمت را پیش‌بینی کنند.به همین منظور روش‌هایی ایجاد شده و به مرور توسعه یافته تا سرمایه‌گذاران و معامله‌گران بتوانند به‌وسیله بررسی آن‌ها، بازار را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند و از نوسانات سود کسب کنند. در این مقاله به بررسی محبوب‌ترین روش‌های تحلیلی می‌پردازیم، پس این مقاله از «ارزنو» همراه باشید.
علت نوسان بازار‌ها چیست؟
به‌طور کلی علت حرکت سهام، به عوامل اقتصادی، سیاسی، بنیادی و… بستگی دارد. به عنوان مثال زمانی که نرخ بهره افزایش پیدا می‌کند و اصطلاحا پول گران می‌شود، جذابیت سرمایه‌گذاری در بورس کاهش پیدا می‌کند. این اتفاق به‌عنوان یک عامل اقتصادی تلقی می‌شود.
به‌طور کلی زمانی که سهام‌داران نسبت به آینده یک سهم امیدوار نباشند و اقدام به فروش سهم کنند، در این حالت می‌گوییم «عرضه» اتفاق می‌افتد. از طرف دیگر اگر سرمایه‌گذاران قیمت یک سهام را ارزنده شناسایی کنند، اقدام به خرید می‌کنند و به عبارتی «تقاضا» ایجاد خواهد شد.
به عنوان یک قاعده کلی، زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت سهام افزایش پیدا می‌کند. در این حالت قدرت خرید خریدارن بیشتر از قدرت فروش فروشندگان می‌شود. همچنین بلعکس، زمانی که عرضه بیشتر از تقاضا گردد، قدرت فروشندگان پیشی گرفته و قیمت سهام کاهش می‌یابد. برای اینکه این مفاهیم را درک کنید، دو روش تحلیلی تکنیکال و فاندامنتال وجود دارند که به با بررسی اتفاقات بازار به پیش‌بینی حرکت آتی قیمت کمک می‌کنند.
چگونه با استفاده از تحلیل تکنیکال، قیمت سهام را پیش‌بینی کنیم؟
تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های تحلیل قیمت است. در این روش تحلیل‌گران سعی در بررسی و تحلیل قیمت با توجه به نمودار و حجم معاملات دارند. البته در این راستا الگو‌ها و ابزارهای متفاوتی وجود دارد. به عنوان مثال، اندیکاتور‌ها و اسیلاتور‌ها به‌عنوان یکی از ابزارهای محبوب تحلیل‌گران کلاسیک است. گفتنی است که تاریخچه تحلیل تکنیکال به ژاپن برمی‌گردد، زمانی که یک تاجر سعی در ثبت اطلاعات قیمت با توجه به قیمت‌های متفاوت در روز کرد و سپس این روش تحلیلی با تئوری داو گسترش پیدا کرد.
امروزه این روش بسیار گسترده‌تر و به سبک‌های مختلف تفکیک شده است. از سبک‌های مختلف می‌توان به امواج الیوت، الگو‌های هارمونیک، پرایس‌اکشن البروکس و لنس‌بگز و … اشاره کرد.
گفتنی است هدف تمامی این سبک‌ها پیدا کردن روند اصلی و شناسایی نقاط مناسب برای خریدوفروش است. تحلیل‌گران تکنیکال برای خرید سهام، به سراغ نمودار قیمت رفته و سعی می‌کنند با استفاده از حمایت‌ها و مقاومت‌ها، فیبوناچی، موج‌های اصلاحی، جنبشی و … این نقاط را پیدا کنند.
سه اصل کلی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد؛ اولی نظریه بازار کارا است که نشان می‌دهد، همه اتفاقات در قیمت لحاظ می‌شوند. به این معنی که قیمت سهام به‌سرعت و به‌طور کامل تمامی اطلاعات را در خود منعکس می‌کند. اصل بعدی این است که قیمت تمایل دارد روند خود را ادامه دهد و بر اساس آن‌ها حرکت می‌کند و اصل آخر به ما می‌گوید که تاریخ تکرار شده و آینده چیزی جز تکرار گذشته نیست.
چگونه با استفاده از تحلیل بنیادی، قیمت سهام را پیش‌بینی کنیم؟
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال روش دیگری از تحلیل است که به داده‌ها و اطلاعات داخل شرکت محدود می‌شود. تحلیل‌گران بنیادی با تمرکز بر انواع صورت‌های مالی مثل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد، سعی دارند بفهمند که وضعیت شرکت در چه حالتی است. به‌عنوان مثال، شرکت‌هایی که در سودآوری و فروش خود رشد پیدا کردند، امکان پرداخت سود بیشتری هم دارند. بنابراین تحلیل‌گرانی که زود‌تر متوجه این قضیه شدند، اقدام به خرید کرده و به‌طور کلی اقبال سرمایه‌گذران به خرید آن بیشتر بوده و احتمال رشد آن بیشتر خواهد بود.
با این حال عوامل خارجی بسیاری می‌تواند روی قیمت سهام تاثیرگذار باشد. همچنین قیمت کامودیتی‌‌ها نیز می‌تواند در برخی از صنایع بورسی تاثیر بگذارد. البته این موضوع در صورت‌های مالی خود را لحاظ می‌کند. تحلیل‌گران بنیادی در نظر دارند تا زمانی که قیمت به زیر ارزش ذاتی خود رسید، اقدام به خرید کنند و زمانی که قیمت در بالای ارزش ذاتی قرار گرفت به صورت پله‌ای خارج شوند.
بهترین روش تحلیل کدام است؟
بسیاری از تحلیل‌گران به این موضوع عقیده دارند که روش آن‌ها برای پیش‌بینی قیمت سهام و کسب سود در بازارهای مالی مناسب است. با این حال گفتنی است که هر روش نقاط ضعف و قدرت خاص خود را دارد.
تحلیل تکنیکال می‌تواند به شما نقاط ورود و خروج نسبتا مناسبی از خرید و فروش سهام بدهد. با این حال اگر بخواهید روی سهمی سرمایه‌گذاری کنید، ممکن است که درباره ارزش ذاتی آن ندانید. همچنین اگر صرفا به دنبال ارزش ذاتی باشید، شاید نتوانید در نقطه مناسبی از آن سهام خارج شوید. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که ترکیبی از هر دو سبک تحلیلی می‌تواند حالت ایدئال باشد و به سودآوری شما در بلندمدت کمک کند.
سخن پایانی
دو سبک تحلیل تکنیکال و فاندامنتال از روش‌های بررسی بازارهای مالی محبوب برای کسب سود هستند. به طور کلی نمودار‌های قیمتی اجماع رفتار معامله‌گران را نشان می‌دهند. بنابراین تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که با بررسی کندل استیک‌ها، روند و… می‌توانند حرکت آتی بازار را پیش‌بینی کنند.
تحلیل بنیادی نیز با توجه به آماره‌ها سعی در پیدا کردن مفاهیم ارزش‌سنجی دارد. به‌طور کلی نمی‌توان گفت کدام یک بهتر از دیگری است، اما روشی که بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران پیشنهاد می‌کنند این است که از هر دو این سبک‌ها استفاده گردد تا نقاط ضعف یکدیگر را پوشش دهند.
